ادبیات و علوم انسانی
سکینه گریوانی؛ فریده داودی مقدم
چکیده
در طول تاریخ زندگی بشر، ادبیات نقش مؤثری در راه شناخت و ابعاد هنری هستی وی داشته است. از جملۀ این نقشها، نقش و کارکرد زیبایی شناسانۀ ادبیات است. در این پژوهش، به روش توصیفی – تحلیلی، آثاری چون دیوان جعفرقلی زِنگلی؛ دیوان عارف بجنوردی؛ پرنده لای کاغذ و زیتون اثر اباصلت رضوانی، دو اثر منظوم محمودرضا اکرامیفر: دریا تشنه است و اجازه ...
بیشتر
در طول تاریخ زندگی بشر، ادبیات نقش مؤثری در راه شناخت و ابعاد هنری هستی وی داشته است. از جملۀ این نقشها، نقش و کارکرد زیبایی شناسانۀ ادبیات است. در این پژوهش، به روش توصیفی – تحلیلی، آثاری چون دیوان جعفرقلی زِنگلی؛ دیوان عارف بجنوردی؛ پرنده لای کاغذ و زیتون اثر اباصلت رضوانی، دو اثر منظوم محمودرضا اکرامیفر: دریا تشنه است و اجازه هست که بگویم دوستت دارم مورد بررسی قرار میگیرد. هدف نگارندگان تبیین و تحلیل ساختارهای بلاغی و زیباشناسانه در اشعار دارای مضامین پایداری آنهاست. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد عارف بجنوردی، به سبک خراسانی و در قالب زبانی فاخر و سنجیده و مضمونهایی عاشقانه به ماجرای عاشورا، سرشار از صور خیال و آموزههای عرفانی، دَین خود را نسبت به شهیدان کربلا با زیبایی تمام ادا میکند. اکرامیفر در زبانی ساده، سلیس و بیپیرایه و مردمی، روایت دلدادگیهایش به اهل بیت و انتقادهای ظریف و ملایم اجتماعی خویش را ابراز میدارد. اباصلت رضوانی با انتخاب سبک هندی و بهکارگیری در حد اعتدال ظرافتها و باریکاندیشیهای این سبک و جعفرقلی زنگلی در قالب و زبانی کرمانجی به روشنگری همزبانهایش میپردازند. شگردهای برجسته بلاغی او در چهار حوزه قرار دارد؛ نخست قالب شعری، دوم ایجاز و روانی و سادگی زبان، سوم تلفیق عرفان و مضامین عرفانی در شعر که تا پیش از آن در میان اشعار این گویش تنها جنبه زمینی داشت و چهارم آوردن اشعاری در چهار زبان.